فیض بخشندگی
اینکـه ادعـا کنیـم "دزدي نمی کنیـم"، یـک چیـز اسـت، امـا سـؤال منطقـی دیگـري کـه بایـد از خـود بپرسـیم ایـن اسـت کـه: "مـا بایـد چـه کاري انجـام دهیـم؟" بدین ِ معنــا کــه چطــور می توانیــم بــه جــاي اطاعــت صــرف از یــک حکــم، آن را در ً زندگـی روزمره مـان بـه عمـل آوریـم؟ آیـا حقیقتـا ممکـن اسـت کـه بـه "دهنـده اي خـوش" تبدیـل شـویم؟ ماریـا میـرس، در کتـاب "فیـض بخشـندگى" کـه چهارمین کتـاب او از سـري کتابهاي ده فرمـان اسـت، بـا نگاهـی ژرف بـه فرمـان "دزدي مکـن"، بـه ایـن سـؤالات پاسـخ می دهــد. او بــا داشــتن نگاهــی تــازه و آزاد بــه ایــن فرمــان هشــتم بــه مــا کمــک می کنـد تـا بیاموزیـم، چگونـه می توانیـم از رفتـن بـه راههـاي دزد –کـه همـواره از ً مـا می خواهـد در پـی بیشـتر و بیشـتر و بیشـتر خواسـتن باشـیم- آزاد شـویم. مـا ذاتا بیشـتر عمـر خـود را صـرف جمـع آوري امـوال و دارایی هایـی نظیـر خانـه، ماشـین، قایـق تفریحـی، شـغل و پـول می کنیـم و در پـی ارضـاي خواسـته هاي خـود هسـتیم. بــا خــود اینطــور می اندیشــیم کــه آنهــا مــا را شــادتر ســاخته و برایمــان زندگــی رضایتبخش تــري فراهــم می ســازند. چطــور می توانیــم ایــن نگــرش انســانی "جمــع کـردن" را بـه نگـرش "بخشـیدن و دادن" تبدیـل کنیـم؟ نویسـنده بـا روش قـدم بـه قـدم شناخته شـدة خـود، بـه آرامـی پـرده از روش "اسـتاد" برمـی دارد؛ روشـی کـه امیدبخـش، شـادي آفرین، لبریـز از فراوانـی و ارزشـمند اسـت کـه مـا را بـه سـوي ُـري و فراوانـی اش رهنمـون می سـازد! حیـات بـا تمـام پ ماریـا میـرس، در کشـور هلنـد بـه دنیـا آمـده و در آنجـا نیـز بـزرگ شـده اسـت. هنگامــی کــه او عشــق و فیــض عیســاي مســیح را در ســال 2001 کشــف نمــود، زندگـی اش معنـا و مفهومـی تـازه یافـت. او مشـتاق اسـت تـا حقایـق کهـن کتـاب مقـدس را بـه شـیوه اي نویـن و امـروزي کـه قابـل درك بـراي عصـر و فرهنـگ مـا باشـد، ارائـه کنـد. او مجموعـه کتابهایـی براسـاس ده فرمـان کتاب مقـدس نوشـته اسـت. او و همسـرش - یـان- در سـالهاي اخیـر در دو کشـور هلنـد و کالیفرنیـا بـه ســر می برنــد.